تأثیرگذاری حادثه عاشورا در ماندگاری و پویایی تشیع
حکومت بنی امیه در آن زمان تفکری را شکل داد که محور آن تبعیت محض و بی چون و چرا از دستگاه خلافت بود. طبق این تفکر هرگونه اعتراض از حکومت جرم تلقی و ممنوع بود. از دوره معاویه به بعد راه خردهگیری بر خلیفه و عاملان او بسته شد و هر که به گفتار یا کردار او و کارگزاران حکومت اعتراض میکرد دچار آزار و قتل میشد. از آن پس مردم تکلیف خود را دانستند و کوشیدند هر آن چه را که خلیفه و عمالش دوست دارند بر زبان آورند. امویان خود را مصون از خطا دانسته و مردم را حقیرتر از آن به شمار میآوردند که در حوزه رفتار اجتماعی و سیاسی آنان دخالت نمایند. باب امر به معروف و نهی از منکر حاکمان از زمان معاویه به کلی بسته شد. چاپلوسی و مدیحه سرایی رسمی شد و هر کس بیشتر تملق میبافت به قدرت و ثروت نزدیکتر میشد. بیعت نه یک رفتار اختیاری بلکه به طور کامل حالت اجبار به خود گرفت. در حالی که انتقاد از خلیفه و اعتراض به حکومت جور در محاق بود، حسین این اصل کلیدی را احیا کرد. در مدینه و مکه بارها اعلام کرد که عدم تبعیت از حکومت ظالم حق مردم است و او هرگز بر خلافت یزید مهر تایید نمیزند. امتناع از بیعت، تقبیح اعمال خلیفه و انتقاد از دستگاه خودکامه برای مردم تازگی داشت. حسین (ع) احیاگر این روند بود. به مردم تفهیم کرد که حاکمان تا موقعی از مشروعیت برخوردارند که به کتاب خدا و سنت پیامبر پایبند و مورد اعتماد جامعه اسلامی باشند. مردم بر اساس همان تفکر غالب اطاعت از او را تحت هر شرایطی واجب و تمرد از اوامر دستگاه حکومت را طغیان فرض میکردند. قیام عاشورا تابوی انتقاد و مبارزه با حکومت ستم پیشه را شکست و مقابله با حکام ظالم را علنی و رایج ساخت.
به تاسی از پیام عاشوراست که شیعه قیام در برابر حاکم ظالم را حق خود میداند. در حالی که به اعتقاد بسیاری از علمای اهل سنت، نفس این که کسی حاکم شد اطاعتش را الزامی میسازد و دیگر نمیشود در مقابل او کاری کرد. امام با دلیل و برهان و قیام خویش ثابت کرد که حاکمیت فاقد مشروعیت است و براندازی آن واجب، حکومت با رضایت مردم مشروع و بدون رضایت مردم نا مشروع است. عدالت یعنی: حکومت کردن بر اساس رضایت حکومت شوندگان، در طول تاریخ شیعیان برای معیاری چون: عدالت، استقلال خواهی میکردند: به فاصله اندگی از درگذشت پیامبر تفکر اطاعت محض از خلیفه و کشتن هر مخالفی در جامعه جا افتاد واین حدیث جعلی دهان به دهان شد: «وظیفه دینی مسلمانان این است که در مظالم و مفاسد زمامداران ساکت بنشینند و اگر ساکت ننشینند مانند بت پرستان «دوران جاهلیت کافر میمیرند!» قیام عاشورا به طور کامل مورد حمایت شیعیان قرار گرفت. از آن زمان مبحث بزرگی تحت عنوان (قیام مشروع) در فقه سیاسی شیعه باز شد. بر اساس این فرهنگ، شیعه در طول تاریخ به خود حق داده است که در برابر حکومت نامشروع دست به قیام بزند. به خاطر همین فرهنگ خرافه ستیزی، مبارزه و مخالفت با تفکرات دربار ساخته و اعتقاد به ظهور یک نجات دهنده است که حاکمان مستبد همواره از اندیشه، قدرت و شوکت شیعه هراس داشته و همه ابزارها را برای سرکوب آنان به کار گرفتهاند.
فرهنگ احیاگری و اصلاح انحرافات
این سخن امام حسین به صورتهای مختلف در تاریخ ثبت شده است که: «اگر دین محمد جز با ریختن خون من پایدار نمیماند پس ای شمشیرها مرا در یابید» از همان روز در گذشت پیامبر اختلاف و تنش در میان مسلمانان ظاهر شد. حتی چند تن ادعای نبوت کرده و جامعه اسلامی را به خود مشغول داشتند. سیره رفتاری و حکومتی پیامبر به سرعت دچار دگرگونی و تاویل و تفسیر گردید. سرعت تغییرات اخلاقی شگفتآور بود و جامعه با شرایط جدید خود را وفق میداد. سنتها و عقاید عربی و جاهلی بر جای ارزشهای دینی مینشستند. روابط خانوادگی و قبیلهای و تفاخر به خون، نژاد، جنگ و قبیله احیا گردید. برابری و عدالت به عنوان یکی از اصول اسلامی فراموش شده و حکومت شایسته تیرهای از نژاد عرب عنوان شد. ریاکاری، دنیا طلبی، ناجوانمردی، فساد اخلاقی، رباخواری، زد و بندهای سیاسی و مفسدههای اقتصادی بر روح و روان مردم غالب بود. کینه توزی و انتقام جنگهای جاهلی هم صدمات بسیاری بر پیکر اسلام وارد ساخت. به همان نسبت که از رحلت پیامبر زمان سپری میشد فاصلهگیری از سنت ایشان نیز تشدید میگردید. در این زمانه دورویی، تباهی و دین فروشی، حسین نمیتوانست سکوت کند و شاهد فروپاشی اسلامی باشد که جد و پدرش همه رنجها را برای ترویج و حفظ آن به جان خریده بودند و برای احیای دین محمد (ص) نهضتی ماندگار و خونین خلق کرد. امام با قیام خویش نشان دادکه دین تنها عبادت فردی و حضور در مسجد و محراب نیست، بلکه ایثار، مبارزه، اصلاحگری، احیاگری، خرافه ستیزی و عشق هم ارکان دین هستند. قیام عاشورا، فرهنگ شیعه را در مسیر احیای دین و اصلاح انحرافات دینی در هر شرایط زمانی و مکانی تقویت کرد و حتی به اعتقاد شیعه ظهور امام زمان (عج) در راستای احیای دین، نجات جامعه از ستم و اصلاح انحرافات و ناراستیها از اصل دین و زدودن پیرایهها از مغز آن صورت میگیرد.
فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر
امام با شعار امر به معروف و نهی از منکر از مدینه حرکت کرد. بارها فرمود: ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر. هدف اصلی قیام امام حسین مسدود کردن رخنه و پر کردن شکاف انحرافی بود که در تفکر دینی از سقیفه به بعد پدید آمده بود. امام حسین اصل تعطیل شده امر به معروف و نهی از منکر را احیا کرد. شیعه به امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک فریضه نگریسته و معتقد است که این اصل در مبارزه با حکومتهای باطل خلاصه نمیشود. بلکه در حکومت حق هم برای احیای ارزشهای واقعی اسلام و جلوگیری از مفاسد و انحرافات اخلاقی و اجتماعی انجام آن ضروری است. اصل امر به معروف و نهی از منکر به تاسی از قیام عاشورا در فرهنگ تشیع ریشه دوانده و در اصل یکی از هدفهای ظهور نیز احیای این فریضه مهم در جامعه است.
فرهنگ اتحاد و انسجام
ماندگاری و بقای هر مجموعه یا نظام فکری و رفتاری منوط به کارکردهای آن است و تا هنگامی که کارکرد، فایده و مصلحت عملی داشته باشد، دوام خواهد یافت. عقاید و فرهنگهای مذهبی، ارزشهایی هستند که توسط جامعه به عنوان نیرویی موثر بر افراد تحمیل میشوند. دین و مذهب از نظامهای اصلی و مهم جامعه هستند که وظایف و کارکردهای خود را بر عهده دارند. کارکرد اتحاد و انسجام جامعه و یک گروه را در بسیاری از جوامع معمولاً دین بر عهده دارد. ثبات اخلاقی و تنظیم هنجارها و قوانین اجتماعی وظیفه نهاد دین است. عاشورا در میان شیعیان به عنوان یک فرهنگ دینی عامل اتحاد و انسجام بوده است. حادثه عاشورا در تاریخ تشیع هم در عمیقتر شدن تفکر شیعی تاثیر داشته و هم در شکلگیری یک ملت مستقل شیعی. یعنی: حکومتهایی که به تدریج در ایران به وجود آمدند بیشتر بر محور فکر تشیع و شعارهای عاشورا بودند. وجه مشخصه جنبه اجتماعی عاشورا، اتحاد و انسجام تودههاست و در حقیقت روند و آهنگ زندگی اجتماعی شیعیان را در مقاطعی خاص تنظیم کرده است. کمتر حادثهای در تاریخ جوامع وجود دارد که چنین حالت زنده و پویایی داشته و جامعه شیعه را به سوی قبول ارزشها، نهادینه ساختن ارزشها، اتحادو انسجام در برابر ستم، انجام تکالیف دینی و اخلاقی، خردورزی و عقلگرایی دعوت کند. این دعوت و شور آفرینی تا قیام امام عصر تداوم دارد چون جزیی از فرهنگ شیعه شده است.
فرهنگ الگوسازی و تکرار
الگوسازی یکی از کارکردهای مهم عاشوراست. شیعه الگوی خود را در انقلابی گری، امام حسین قرار داده است تا عاشورا همواره در تاریخ شیعه تکرار شود. شهادت عنصری است که در جنبشهای سیاسی ایران در قرون گذشته نقش مهمی داشته است. هر سال در سالگرد عاشورا ارزشهایی چون: جوانمردی، ایثار، شهادت، آزادگی، دینداری و … مورد تاکید دوباره و مکرر قرار میگیرند و در آداب شیعه منبعی برای تقویت و تاکید مکرر بر آنها و استمرار و جوشش مداوم آنها فراهم میآید. طنین صدای آزادی خواهی امام حسین همه ساله در گوش شیعیان میپیچد. ایثار، عدالت خواهی و مقابله با ستم از طریق سمبلیک شدن تاریخ عاشورا از ارزشهای مکرر عاشورا است که در فرهنگ شیعه نهادینه شده است. معنای بازسازی فرهنگ عاشورا در تاریخ شیعه این است که هر کس میتواند از آن انبوه دادهها، گزینش کند و با آن عاشورای خود را بسازد و فرهنگی را که به آن نیازمند است معماری کند. الگوی عاشورا در اندیشه تشیع اثر بسیار دیرپا و عمیقی بر جای گذاشته که شاید هیچ واقعه دیگری در این حد اثر نداشته است. حادثه عاشورا در تاریخ تشیع، الگوی دفاع از آزادی و آزادگی، فداکاری، شجاعت و شهامت و جهاد در راه عقیده شده است. عاشورا حادثه مکرر تاریخ است و در فرهنگ شیعه هر روز عاشورا و هر زمینی کربلاست. قیام عاشورای حسینی برای همیشه سنگ نشان آزادی خواهان خواهد بود.
فرهنگ احساس شخصیت و ارزشمندی
امام حسین با قیام عاشورا فرهنگ تشخص و احساس ارزشمندی را برای شیعیان به ارمغان آورد. احساس ارزش و هدفمندی در زندگی در برابر سرگردانی، سردرگمی و پوچگرایی قرار میگیرد. هر چه انسان به تواناییها، خلاقیتها و نیروی عظیم درونی خویش باور داشته باشد در زندگی موفقتر است. احساس شخصیت، سرمایه بزرگی برای انسان است که اثر گذاری آن کل اجتماع را در بر میگیرد. وقتی انسان آرمانگرا باشد و نسبت به جامعههای دیگر احساس بی نیازی و نداشتن وابستگی کند با شعور و شور چند برابر راهبردها و رویکردهای خود را در زندگی تنظیم میکند. «یگانه نیرویی که مانع تسلیم و حل شدن ملتی در ملت دیگر و یا فردی در فرد دیگر میشود، همین احساس شخصیت و منش است.» قیام عاشورا خمودگی، ترس، بردگی، تحقیر و تسلیم را از روح و روان جهان اسلام زدود و به مردم احساس شخصیت و ارزشمندی داد. تحمل، صبر، مقاومت، شجاعت، قیام، آزادگی و بی نیازی شیعیان در طول تاریخ از فرهنگ احساس شخصیت و ارزشمندی آنان نشات میگیرد. احساسی که برای همیشه تاریخ دایمی و پایدار است.
پایان سخن
حادثه خون رنگ عاشورا و انتظار قیام مهدی موعود (عج) نقشی بسیار مهم و بدون شبیه ساز در تکوین، پویایی و تداوم فرهنگ تشیع داشته است و اگر وجوه متعدد فرهنگ شیعه را بازکاوی نماییم این دو فرآیند، عصاره آن را تشکیل میدهند. این اثرگذاری به حدی است که چنانچه عاشورا و انتظار را از فرهنگ شیعه جدا کنیم، هویت شیعه دچار تباهی و دگرگونی خواهد شد. یعنی: از هر منظری به فرهنگ شیعه بنگیریم و با هر دیدگاهی، چارچوبها و آداب و رسوم شیعیان را تحلیل نماییم بدون فهم و درک مولفههای عاشورا و انتظار، رهیافتها و برداشتهای ما ناقص خواهد بود. ظهور شیعه را از هر تاریخ و مقطعی که بدانیم در طول حیات خود به صفات فرهنگیای چون: استبداد ستیزی، انقلاب، افشاگری، بیان حقایق، اخلاق، احیاگری اصول دین، خرافه ستیزی، ابطال تفکرات حکومت ساخته، اصلاحات، فداکاری، آزادی، امر به معروف و نهی از منکر، عدالت خواهی، اتحاد، انسجام، الهام گیری، و احساس ارزشمندی ممتاز بوده و این فرهنگها را ناشی از حماسه عاشورا و انتظار میداند. درسها، آموزهها و پیامهای عاشورا و انتظار همواره در گوش جان شیعیان طنین انداز است و آنها را در راستای مهندسی فرهنگی و اخلاقی فرد و جامعه به کار خواهد بست. این عنصر تکرار، استمرار، تاسی و الگوگیری است که موجب رونق، تداوم و حفظ فرهنگ تشیع شده و در بزنگاههای تاریخ پر فروغ و پویا نگاه داشته است.